|
اخبار > دولت باید نگاهی منصفانه به سازمانهای مردمنهاد داشته باشد |
|
چاپ ارسال به دوست |
الهیان:دولت باید نگاهی منصفانه به سازمانهای مردمنهاد داشته باشد
پایگاه اطلاعرسانی شاخههای طوبی در راستای فعالیتهایش در زمینه سازمانهای مردمنهاد حوزه زنان و خانواده، تلاش میکند بجز ارتباط با سمنهای فعال، با مسئولین و کارشناسان این بخش نیز مرتبط شود تا در خصوص اهمیت ویژه فعالیت تشکلهای مردمنهاد حوزه زنان و خانواده و دیگر ابعاد این موضوع اطلاعاتی را در اختیار مخاطبان قرار دهد. به همین مناسبت گفتگویی با دکتر زهره الهیان، نماینده مجلس هشتم و موسس فراکسیون سازمانهای مردمنهاد در مجلس شورای اسلامی داشتیم که در ادامه میخوانید.
انتظارات و توقعات شما از سازمانهای مردمنهاد در حوزه زنان و خانواده چیست؟ به نظر من سازمانهای مردمنهاد در دو جنبه میتوانند فعالیتهای چشمگیری داشته باشند و خلاءهای موجود در حاکمیت را پر کنند. یک جنبه، فعالیتهای علمی و نظریهپردازی است که باید در حوزه زنان شکل بگیرد. کارهای خوبی در طول سالهای گذشته در محافل علمی و آکادمیک در حوزه زنان و خانواده صورت گرفته اما یک حرکت منسجم و هماهنگ که منجر به خروجی مشخصی شود و مبنا قرار بگیرد اتفاق نیافتاده که سازمانهای مردمنهاد میتوانند نقش منحصر به فردی را در این زمینه ایفا کنند. در بحث زن و خانواده ،نظام انقلاب اسلامی و تفکر حضرت امام خمینی (ره) همواره مورد هجمه رسانههای غربی و صهیونیستی بوده است. فضایی که این رسانهها در افکار عمومی نسبت به زن مسلمان ایرانی ایجاد کرده اند بسیار نامطلوب است؛ تفکر غالب آنها این است که زن در ایران در عرصههای علمی، اجتماعی، اقتصادی و… جایی ندارد و به نوعی القا میشود که تفکر امام و رهبری در مورد زن تفکر طالبانیستی است؛ نخبگان کشورهای غربی همان تصور نقشهای سنتی زنان در کشورهای عقبافتاده را در مورد زن ایرانی دارند. حال آنکه حضرت امام خمینی (ره) مبدع یک الگوی بیبدیل در مورد زن بودند و فرمایشات مهمی در ابتدای انقلاب به عنوان یک تئوریپرداز درباره نقش زن و خانواده مطرح کرده اند. من تعمدا این جمله ازحضرت امام را همیشه تکرار میکنم که «زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند». این نگاه حضرت امام به نقش اجتماعی و سیاسی زن در جامعه اسلامی است که باید پیاده شود. آنچه در رسانههای بیگانه و اتاقهای فکر صهیونیستی برنامهریزی و تبلیغ میشود این است که از اشاعه این نگاه جلوگیری شود، چراکه الگوی انقلاب اسلامی در مورد زن یک الگوی موفق است و میتواند جواب نیازهای زنان در جوامع سنتی و توسعهیافته را بدهد که این پیروزی بزرگ برای تفکر حضرت امام است. در این فضا سازمانهای مردمنهاد باید یکی از مهمترین کارهای خودشان را تبین تفکرات حضرت امام و مقام معظم رهبری قرار دهند و براساس این نگاه نظریهپردازی در حوزه زنان و خانواده را در دستور کار خودشان قرار دهند. جنبه دیگر فعالیتهای سازمانهای مردمنهاد، حرکتهای اجرایی است که در این زمینه هم در باب خدمترسانی و هم جریانسازی مثبت و شفاف در جامعه زنان میتوانند نقش داشته باشند و به مسئولین ایده بدهند.
عملکرد سازمانهای مردمنهاد در حوزه زنان و خانواده را در این دو بعد نظریهپردازیی و فعالیتهای اجرایی چگونه ارزیابی میکنید؟ تا جایی که من در جریان هستم فعالیتهایی در هر دو حوزه صورت گرفته اما نه در حد ایدهآل که کفایت کند و نیاز به حرکتهای گسترهتر و برنامهریزیهای جدیتر هست که اینها نیاز به حمایت و تعریف منابع ندارد. یکی از نقشهای مهم دولت و مسئولین همین حمایتهاست که متاسفانه یا شکل نمیگیرد و یا در حال حاضر تشکلهایی مورد حمایت قرار میگیرند که تفکرشان سنخیتی با تفکرات امام و انقلاب اسلامی ندارد. به عبارتی ما در حال حاضر با جایگاه مطلوب و ایدهآل فاصله قابل توجهی داریم.
به نظر شما سمنها چقدر میتوانند به حل مشکلات حوزه زنان و خانواده کمک کنند؟ جامعه هدف در سازمان های مردم نهاد در حوزه زنان و خانواده، زنان هستند که محور خانوادهاند؛ بخش مهمی از خدمترسانی به این جامعه هدف، احصاء چالشها و خلاءهای موجود در حوزه زنان و خانواده و ارائه برنامه برای آنهاست. ممکن است در مواردی نیاز به تصویب قوانین جدید، فضاسازی در افکار عمومی و رسانهها، رایزنی یا فشار بر مسئولین و… باشد. لازمه این کار، بررسی کارشناسی خلاءهای موجود جامعه زنان و ترغیب مسئولین به رفع آنهاست. به لحاظ اجرایی نیز سازمانهای مردمنهاد میتوانند برنامهریزیهایی را با همکاری ارگانهای دولتی برای خدمت به زنان سرپرست خانوار، زنان آسیبدیده یا زنان معلول و… داشته باشند. البته در این پروژههای مشترک لازم است مسئولین و دولتمردان به سمنها اعتماد کنند و به نوعی برونسپاری داشته باشند تا این کارها با اعتبار کمتر و بهرهوری بالاتر توسط تشکلهای مردمی انجام شود.
چرا حاکمیت یا مسئولین به سازمانهای مردمنهاد اعتماد ندارند؟ یکی از اهداف ما از تشکیل فراکسیون سازمانهای مردمنهاد در مجلس هشتم آشنایی مسئولین با ظرفیتهای تشکلهای مردمی بود تا این ظرفیتهای تخصصی شناخته و برایشان برنامهریزی شود و در جهت خدمترسانی از آنها کمک گرفته شود. الحمدلله تا حد زیادی موفق بودیم با اینکه در ابتدای کار آشنایی بین مسئولین وجود نداشت و به نوعی نسبت به سمنها بیاعتمادی بود که این مسئله ناشی از حرکت دولت اصلاحات بود چراکه برای اهداف خاصی سازمانهای مردمنهاد را شکل داد و بحث جامعه مدنی را مطرح کردند. بعضی از این تشکلها هماهنگ و همسو با بیگانگان شدند و به طور کلی هدف از تشکیل آنها در جهت نظام نبود. تلاش ما این بود که مسئولین با پتانسیل سمنها آشنا شوند و نگاه امنیتی و اهرم فشار علیه نظام به آنها نداشته باشند. انتظار ما از دولتمردان در شرایط حاضر این است که سمنها را حمایت کنند و در کارها مشارکت داده شوند، پروژهها برونسپاری شود و بخشی از نظارتها به سمنها واگذار شود؛ اما ما هنوز بهرهگیری از توان سازمانهای مردمنهاد و مشارکت آنها در امور مختلف کشور را مشاهده نمیکنیم. علت این است که متاسفانه حمایتها به سمت تشکلهایی میرود که طرز تفکر آنها با تفکر انقلاب اسلامی همخوانی ندارد و بیشتر تفکرات فمنیستی بر آنها حاکم است. جای این سوال هست که چرا سازمانهای مردمنهاد ارزشی و انقلابی مورد حمایت قرار نمیگیرند تا در جهت توسعه اهداف نظام گام بردارند.
شما چه راهکاری برای اولویت حمایت از سازمانهای مردمنهاد توانمند پیشنهاد میدهید؟ راهکار این مسئله تغییر نگاه دولت است؛ دولت باید یک نگاه منصفانه به سازمانهای مردمنهاد داشته باشد نه نگاه خطی و سیاسی زیرا این مسئله باعث میشود بخش خاصی از سمنها مورد حمایت قرار بگیرند.
مهمترین مشکل سازمانهای مردمنهاد را چه میبینید؟ تا حدی که من در جریان بودم و اعضای سمنها مسائل و مشکلاتشان را مطرح میکردند، بیشترین مشکل، بحثهای حمایتی و عدم وجود مکان و اعتبارات حداقلی است که میتواند کمک شایانی به رشد تشکلهای جوان و جدیدالتاسیس کند. به جهت اینکه این حمایتها وجود ندارد، بسیاری از گروههای تخصصی که ایده و برنامههایی با نوع نگاه نخبگانی به مسائل کشور داشتند در همان ابتدا ابتر ماندند؛ چون مکان و اعتباری برای آنها تعریف نشده بود. در حالی که با کمترین امکان میتوان مکانهایی را به صورت دورهای در اختیار این سمنهای جدید قرار داد یا حمایتهای کوچکی داشت تا این تشکلها بتوانند روی پای خودشان بیاستند.
این حمایتها با تعریف فعالیتهای مردمنهاد که باید کاملا غیردولتی و مستقل باشند، تناقضی ندارد؟ خیر، منافاتی ندارد. سازمان ملل و اکوسک در سازمان ملل این موضوع را پذیرفتند که سازمانهای مردمنهاد میتوانند ۴۰درصد از منابع خودشان را از طریق حمایتهای دولتی تامین کنند. سمنها با این اعتبار حداقلی، برنامهریزی و کمک گرفتن از نیروی انسانی توانمند و متخصص میتوانند بهرهوری بسیار بالایی نسبت به مراکز دولتی داشته باشند. به عبارتی اگر اعتباری که به یک مرکز دولتی اختصاص داده میشود، به یک سازمان مردمنهاد توانمند تعلق گیرد ممکن است ده برابر بهرهوری بالاتری داشته باشد؛ چراکه نیروی انسانی داوطلبانه، با انگیزه و خارج از بروکراسی حاکم بر دولتها میتواند فعالیت کند.
تا به اینجا، فعالیتهای سازمانهای مردمنهاد در ایران را چگونه میبینید؟ آیا سمنها به رسالت خود عمل کرده و موفق بودهاند؟ انگیزه زیادی در جهت خدمترسانی وجود دارد. اما به لحاظ امکانات، مقدمات و شرایط کار مشکلات جدی است و این باعث میشود آن حد انتظاری که برای فعالیت سمنها وجود دارد عملی نشود، که علت آن مشکلاتی است که در مسیر فعالیت از ثبت مجوز گرفته تا اعتبارات، امکانات و…
عملکرد سازمانهای مردمنهاد در حوزه زنان و خانواده را چگونه ارزیابی میکنید؟ عملکرد این سمنها نسبت به سازمانهای مردمنهاد حوزههای دیگر چگونه است؟ سمنهای حوزه زنان و خانواده نیز از این موارد مستثنی نیستند و هر مشکلی که برای تشکلهای دیگر هست برای سازمانهای مردمنهاد در حوزه زنان و خانواده هم وجود دارد به ویژه این که تشکلهای ارزشی درحوزه زنان و خانواده بیشتر مورد کملطفی قرار میگیرند؛ چراکه قرار نیست این تفکر ارزشی اشاعه داده شود زیرا تفکرات فمنیسمی حمایت میشود و از طریق سمنها گسترش پیدا میکند.
از نظر شما چه راهکارهای حمایتی برای سمنها وجود دارد؟ حمایتهای خوبی میتواند شکل بگیرد که یکی از آنها آموزش و توانمندسازی سمنهاست. یک سری دورههای آموزشی که سازمانهای مردمنهاد را با ظرفیتهای مختلف آشنا کند و توانمندی مدیریتی و تسهیلگری پیدا کنند تا بتوانند روی پای خودشان بیاستند و خودکفا شوند. بخشی از حمایتها هم میتواند این باشد که از مالیات شرکتهای خصوصی برای حمایت از سمنها کمک گرفته شود که این مدل نتایج خوبی را هم داشته است. بدین ترتیب یک سمن با ارائه گزارشی از فعالیتهایش به یک شرکت خصوصی، نظر مساعد آن شرکت را جلب میکند. آن شرکت نیز با کسب مجوز، مالیاتش را بجای اینکه به دولت بپردازد به آن سازمان مردمنهاد میپردازد. این تجربه خوب و موفقی در زمینه حمایت از سازمانهای مردمی بوده که اگر نهادینه شود کمک شایانی به فعالیتهای مردمنهاد میشود.
بجز این موارد برنامههای دیگری را هم برای توانمند شدن سازمانهای مردمنهاد پیشنهاد میدهید؟ اگر مسئولین این توجه را داشته باشند که تشکلها را در تصمیمگیریها و برنامهریزیهایشان مشارکت دهند، کمک میکند سمنها تجربه بیشتری کسب کنند و بتوانند با دولت تعامل داشته باشند، این امر نقطه پرشی برای سازمانهای مردمنهاد محسوب میشود.
به نظر شما کیفیت نظارت بر سازمانهای مردمنهاد باید چگونه باشد؟ نیاز به نظارت مستمر بر روی فعالیتسازمان های مردمنهاد ضرورت دارد اما الزاما نباید این نظارت از سوی دولت باشد؛ با یک برنامهریزی صحیح میتوان از تشکلهای توانمند و صالح برای نظارت بر فعالیتهای این سازمان کمک گرفت. این کار را میتوانند خود سمنها انجام دهند و تشکلهای توانمند را برای نظارت بر فعالیتهای خودشان انتخاب کنند، لازم نیست این مسئله از سوی حاکمیت یا دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی صورت گیرد. البته دستگاههای امنیتی در مراتب خودشان باید نظارتهایی داشته باشند، چراکه یکی از برنامههای استکبار جهانی استفاده ابزاری از سازمانهای مردمنهاد در ایران است. لزوم این نظارت توسط خود تشکلها به این دلیل است که فعالیتهای مردمی را مصون میکند تا مسیر خودشان را اشتباه تعریف نکنند و ناخواسته پیرو برنامههای معاند نشوند.
چه راهکاری برای تامین اعتبار به تشکلهای مردمی پیشنهاد میدهید؟ سازمانهای مردمنهاد باید آموزش ببیند که خودکفا شوند و بتوانند با تعریف طرحها و پروژهها درآمدزایی داشته باشند. مجلس و دولت هم میتوانند از لحاظ حمایتی نقش موثری داشته باشند. برای مثال زمانی که در مجلس بودیم پیشنهاداتی برای لایحه بودجه ارائه میدادیم مانند اینکه ۲۵صدم درصد از اعتبار دستگاههای دولتی به سازمانهای مردمنهاد تخصصی مرتبط با دستگاهها واگذار شود تا سمنها در راستای اهداف سازمانهای دولتی با آنها همکاری و تعامل داشته باشند که متاسفانه این پیشنهاد عملی نشد.
نتیجه حاصل از طرح جامع ساماندهی سازمانهای مردمنهاد که شما پیگیر آن در مجلس بودید، چه شد؟ ما از همان ابتدای فعالیتمان در مجلس طرح ساماندهی و حمایت از سازمانهای مردمنهاد را پیشنهاد دادیم؛ البته قبل از ما برخی نمایندگان طرحی را به مجلس ارائه داده بودند که مطلوب ما نبود، چراکه بیشتر جنبه امنیتی و انتظامی داشت که با نوع نگاه حمایتگرانه و اعتماد به سمنها منافات داشت. برای اصلاح این طرح تلاش زیادی کردیم و تا حدی موفق شدیم اما باز هم آن وجهه نظارتی و امنیتی به سمنها در این طرح بیشتر بود که با رویکرد حرکت پویای فعالیتهای داوطلبانه جهت خدمترسانی تعارض داشت چراکه موانعی را ایجاد میکرد. این طرح متاسفانه بعد از چندین باراصلاح و پیشنهاد در مجلس مسکوت ماند. و صحبت پایانی…
ظرفیت سازمانهای مردمنهاد، یک ظرفیت غنی و بیبدیل است و نسخهای نیست که از سمت غرب به ما تحمیل شده باشد؛ حرکتهای مردمی در ایران مسبوق به سابقه است که از سالهای پیش شروع شده و مصادیق متعددی در تاریخ دارد که مسئولین باید قدر این فعالیتها را بدانند و حمایت کنند. |
٠٠:١٦ - 1394/11/29 / شماره : ٩٥٠ / تعداد نمایش : ٣٢٦٥
|
...در حال ثبت نظر نظر شما ...در حال ثبت نظر خروج
|
محتويات مرتبط |
|
|