دختایران: آیا از منظر دینی ضرورتی برای مشارکت اجتماعی زن وجود دارد؟
اسلام نگاهش به زن نگاه جنسیتی نیست؛ در عین حال که جنسیت یکی از مولفههای هر کدام از زن و مرد است، اما آنچه مسلم است برای حضور اجتماعی زنان و مشارکت در عرصههای کلان اجتماعی سیاسی و عرصههای علمی، نگاه محدودکننده وجود ندارد. بعبارتی، چه در تاریخ اسلام، چه در احادیث و روایات سراغ نداریم که روش و منش پیامبر و ائمهاطهار در رابطه با زنان این باشد که آنها را از عرصه مشارکت اجتماعی محروم کنند. اگر اسلام نگاهش نسبت به طلب علم این است که آن را یک فریضه و واجب میداند، استثنایی برای زن و مرد لحاظ نمیکند؛ یعنی این فریضه هم برای زن و هم برای مرد است. در رابطه با مشارکت در امور کلان سیاستگذاری نیز آنچه از سنت پیامبر و ائمهاطهار بر میآید میدان دادن به زنان در عرصههای اجتماعی است. زنان صدر اسلام تاریخساز بودهاند و در برهههای خاصی شاهدیم که این زنان هستند که نقش بیبدیل خودشان را به اثبات رساندهاند؛ اگر حضرت زینب-سلام الله علیه- الگو و اسوه برای زنان مسلمان قرار میگیرد، به واسطه این است که این نقش را از تعالیم دین مبین اسلام گرفته و توانسته است در آن برهه حساس تاریخی نقش خود را به بهترین وجه ایفا کند. اسلام بالاترین نقشها را به زنان میدهد، تا آن حد که پیامبر گرامی اسلام دست دخترشان را میبوسند. حتی در عرصههای دفاع و جنگهای صدر اسلام که مردانهترین عرصههاست، مشاهده میشود که بعضا زنان در رویارویی و جنگها حضور داشتند. این نگاه اسلام نشات گرفته از جهانبینی اسلام است و اینکه اسلام برای زن و مرد یک هدف واحد، یک هدف غایی مشترک در نظر گرفته و آن رسیدن به کمالات انسانی است؛ این کمالات انسانی بین زن و مرد تفاوتی ندارد؛ وقتی غایت یک مرد رسیدن به جایگاه انسان کامل است، برای زن هم همان غایت در نظر گرفته شده، به همین دلیل است که حضرت فاطمه-سلام الله علیه- به عنوان مادر ائمه اطهار حتی حجت خدا بر ائمه اطهار در نظر گرفته میشوند. این نشاندهنده آن است که نگاه اسلام به زن، نگاه دست دومی نیست. چیزی که در جوامع سنتی میبینیم یا شرایطی که برای زن در جوامع غربی در نظر گرفته میشود که زن به عنوان یک کالا و مسیری برای منفعت بیشتر و لذت بیشتر در نظر گرفته میشود؛ به همین دلیل، مشارکت اجتماعی و فعالیتهای اجتماعی سیاسی و علمی برای زنان در اسلام هیچ محدودیتی ندارد.
دختایران: با توجه به روایت حضرت زهرا (س) که بهترین زنان زنی است که نه نامحرم او را ببیند و نه او نامحرمی را ببیند فکر نمیکنید معنی حضور اجتماعی زنان به نوعی نقش زن را در پشت پرده بیان میکند؛ یعنی زن میتواند مدیریت اجتماعی را در دست بگیرد، نه مدیریتهای کلانی جامعه؟ در واقع مثل مدیریتی که در خانه اتفاق میافتد. مدیر ظاهری زندگی مرد است، ولی تصمیمهای کلانی که برای اداره زندگی میگیرد را با همفکری با همسر میگیرد. در واقع به نوعی مدیریت خانمها مدیریت معنوی است. اما در حال حاضر زنان حضور اجتماعیشان در جامعه را صرفا با حضور اجتماعی داشتن تعریف میکنند.
به جمله آخری که گفتم باید اضافه کنم که اسلام هیچ محدودیتی برای مشارکت اجتماعی زنان قائل نمیشود، تنها محدودیتی که هست و اسلام به آن تاکید دارد حفظ ارزشهاست، یعنی قاعدتا اگر اسلام هدف غایی زن را کمالات انسانی در نظر میگیرد، هر گونه حرکت یا عملی که باعث نقض این غرض و نقض این هدف غایی بشود، قاعدتا مردود است. در مشارکت اجتماعی زن هم هر حرکتی یا هر نوع حضوری که منافات با ارزشها و اصول اسلام و تعالی انسانی داشته باشد، قاعدتا آن حضور نه تنها ارزشمدار نیست، بلکه خودش یک آفت و آسیب هم برای زن و هم برای جامعه خواهد بود. غیر از این هیچگونه محدودیتی وجود ندارد، منتها اینکه محدودیت وجود ندارد، معنایش این نیست که اولویتها را فراموش کنیم. قطعا در فعالیتهای اجتماعی و سایر فعالیتهای سیاسی و علمی زنان، مهم این است که اولویت اساسی که در واقع نقش تربیتی زن است به فراموشی سپرده نشود؛ یعنی اولویت اول همواره از نظر اسلام این است که زن، انسانپرور است؛ نقش بیبدیلی که اسلام به زن داده و آن تربیت انسانهاست که بالاترین نقش زن و ارزشمندترین آنهاست. اگر در جامعه اسلامی حضور زن باعث لطمه و آسیب به حضور خانوادگی و وظیفه مادری یا همسری بشود، قاعدتا آن نقش اجتماعی تاثیر مثبت خودش را برای جامعه نخواهد داشت و بیشتر منشاء آسیب برای جامعه خواهد بود، چراکه باعث خواهد شد فرزندان آن زن در آینده افت و آسیب برای زن و جامعه باشند و از این منظر این اولویتبندی نباید فراموش بشود و این نیاز به برنامهریزی جدی دارد. در جامعه اسلامی و حکومت اسلامی برای اینکه این نقش زن حفظ بشود، برنامهریزی جدی باید صورت بگیرد. اگر قرار باشد حکومت و جامعه اسلامی نقش درستی از زن را شکل بدهد و فهم درستی از آن داشته باشد، حتما در راس آن باید خانمهایی وجود داشته باشند که شایستگیها و توانمندیهای لازم و درک نزدیکی نسبت به مسایل و معضلات زنان داشته باشند تا بر اساس این درک صحیح سیاستگذاری و برنامهریزی داشته باشند. قطعا از آقایان نمیشود انتظار داشت که درک کاملی از شرایط و مقتضیات جامعه زنان داشته باشند؛ این خانمها هستند که میتوانند با توجه به مسایلی که از نزدیک تجربه کردهاند و این که دستی از نزدیک در آتش دارند و میدانند شرایط و اقتضایات یک زندگی سالم اجتماعی زن چیست بتوانند این برنامهریزی و سیاستگذاری را داشته باشند؛ خوب، یکی از آن عرصهها مجلس است. در حوزه قانونگذاری واقعا بعد از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی هنوز درست نتوانستیم آنطور که باید قوانین نگاه عالی اسلام به زن و حضور زن در جامعه را پیاده کنیم. من فکر میکنم یکی از دلایل این هست که حضور خانمها در مجلس کمرنگ بوده یا در سایر حوزههای مدیریتی کلان نیاز به حضور جدی این دست خانمها داریم.
دختایران: با توجه به اهمیت و پرمشغله بودن پستی که داشتید آیا سختیهای کار و اصطکاکهای محیط کار بر زندگی خانوادگی و کارایی لازم برای تربیت فرزندان و نقش همسریتان سایه نمیانداخت؟ در واقع چطور میشود به یک تعادل رسید؟
همانطور که اشاره کردید تعادل برقرار کردن سخت است. من پزشک هم هستم و در طول سالهای مجلس، کار طبابتم و فعالیتهای انجمن NGO را هم رها نکردم. ضمن اینکه در طول این سالها مطالعات غیر مرتبط با حوزه پزشکی و حوزه مبانی معرفتی هم داشتم. همه اینها نیاز به تدبیر و مدیریت زمان دارد که انسان بتواند فعالیتهای غیرضروری را حذف کند. قطعا بنده بدون همراهی همسر و فرزندانم نمیتوانستم در عرصه اجتماعی موفق باشم. یک جملهای حضرت آقا در نشست راهبردی خانواده زنان مطرح کردند که اگر زن نتواند در عرصه خانوادگی موفق باشد و یک خانواده همسو و در واقع همراه نداشته باشد، حتما در عرصه اجتماعی هم شکست خواهد خورد. این هنری است که خانمهای ما باید داشته باشند و بسیار هم مشکل است. به خصوص در نقشهای کلان. یک وقت خانمی در سطوح جزء اشتغال بیرون از خانه دارد، البته آن هم تا حدودی سخت هست، اما یک زمان شما در جایگاهی مثل مجلس قرار میگیرد که باید بعضا بصورت شبانهریزی فعالیت جدی داشته باشید. در آنجا دیگر واقعا سطح کار و سطح مسئولیت خیلی بالاست و تنها در صورتی میسر میشود که فعالیتهای غیرضروری حذف شود و همسر و فرزندان همراهی لازم را داشته باشند. این خود شما هستید که باید اهم و مهم را بشناسید و اهم را فدای مهم نکنید. در این صورت است که میتوانید موفق باشید. من در طول این چهار سال خیلی از برنامهها را حذف کردم. البته قبلش هم همین طور بود، چون در طول ۱۱ سال دوره پزشکی عمومی و تخصصی فعالیت علمی مداومی را داشتم و خیلی از برنامهها را حذف میکردم؛ مهمانیهای غیرضروری، وقت گذاشتن برای خیلی از چیزها مثل خریدهای بیمورد و نشست و برخاستهای بیمورد. با مدیریت امور خانه و خانواده و کمک گرفتن از فرزندان و همسر قاعدتا عادت کرده بودم که با این روال زندگی کنم و در طول مجلس هم همین روال را به طور سختتر و جدیتر ادامه دادم.
دختایران: حضور زنان در مجلس و عرصههای کلان اجتماعی چقدر ضرورت دارد؟
شخصا مسیری که برای حضور اجتماعی و سیاسی انتخاب کردم بر اساس دیدی است که اسلام دارد، الگویی مثل حضرت زینب(س) و حضرت زهرا(س) و آن نگاهی از اسلام که حضرت امام برای ما تعریف کردند. در یکی از جملات بسیار نغز، گویا و شفاف میفرمایند زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند. جمله حضرت امام معنایش این هست که خانمها بایست در سطوح کلان سیاستگذاری حضور داشته باشند و این تکلیف را برای خانمهایی که توانش را دارند مشخص میکند. حضرت امام فقط به بیان این دست جملات بسیار گویا اکتفا نکردند، بعد از پیروزی انقلاب، به تعبیر بنده، یک کار نهادین انجام دادند، یک کار نهادینی که پیامی است برای آینده نظام انقلاب؛ ایشان خانم دباغ که زنی مبارز و انقلابی بودند را به عنوان فرمانده سپاه سه استان منصوب کردند. فرمانده سپاه همدان که سه استان دیگر را زیر پوشش داشت؛ استانهای مرزی که آن زمان کوموله و دموکرات و ... بودند. به نظرم نگاه حضرت امام صرفا معطوف به آن دوره نبود و یا اینکه احیانا قحط الرجال باشد و آن زمان مردی نباشد که بخواهند این مسئولیت را به او بسپارند، بلکه با این حرکت این پیام را به آیندگان دادند که خانمها میتوانند و باید در مناصب کلان حضور داشته باشند. در واقع میشود گفت ما هم اگر در این مسیر گام برداشتیم، با توجه به این نگاه بود. نگاه مقام معظم رهبری هم همین است. ایشان هیچ جا در باب حضور زن در مناصب سیاسی و اجتماعی و مناصب کلان مدیریتی منعی قائل نشدند. هیچ کس از ایشان نشنیده که مثلا برای حضور زنان در فلان سمتها ممنوعیتی وجود دارد، حتی زمان وزارت زنان هم کسی از حضرت اقا نشنید که ایشان مخالفتی با حضور وزیر زن داشته باشند. حالا شرایط آن زمان و مسائل و اختلاف نظر مراجع و نگاه مراجع آن شرایط بحث دیگری است، اما عرضم این است که اگر ما امروز در عرصه اجتماعی و سیاسی حضور داریم بر مبنای این نگاه و اندیشه است.
دختایران: سرکار عالی چه ضرورت دینی و خلائی را در فضای اجتماعی جامعه احساس کردید که این سختی را به متحمل شدید که به عنوان قانونگذار به مردم و خانمها خدمت کنید؟
انگیزه اصلی من برای ورود به مجلس، دفاع از حقوق زنان بوده. این ایده را از زمان بچگی داشتم. یعنی صرفا مربوط نمیشود به فضای سیاسی. از کودکی در بین قشرهای مختلف میدیدم در برخی خانوادهها نگاه به دختر و زن آن نگاهی نیست که اسلام میخواهد و از این باب تبعیضهایی را مشاهده میکردم. برای من و نوع تربیتی که داشتم، پذیرای یک چنین تبعیضی قابل قبول نبود. لذا این ذهنیت را داشتم که جایگاهی که از زنان و دختران در جامعه وجود داشت و اجرا میشد، با نگاه اسلام به زن تفاوت داشت. اخیرا دیداری با حضرت آیتالله نوری همدانی داشتیم، ایشان کتابی هدیه کردند با عنوان «جایگاه زنان در اسلام» من تورقی میکردم، دیدم ایشان خیلی جالب و ظریف به این مسئله پرداختهاند و تاکید میکنند اگر ما در طول قرون گذشته محدودیتی برای دختران در تحصیل علم و در واقع کسب علم نداشتیم، چه بسا الان تعداد زیادی بانو امین داشتیم. اگر شرایط برای دختران ما فراهم بود که تحصیلات دینی، تحصیلات حوزوی و در واقع فعالیتهای علمی را داشته باشند، خانمهای بیشتری داشتیم که بتوانند سطوح و مدارج عالی علمی معرفتی و تحصیلاتی را کسب کنند. اگر در سالهای گذشته زنان امکان و اجازه تحصیل و حضور علمی و فرصتهای علمی را داشتند، شاید امروز جامعه زنان از رشد و بالندگی بیشتری امروز برخوردار بود.
دختایران: با توجه به اقلیت بودن نمایندگان خانم چقدر فکر میکنید آرمان شما محقق شده؟
قطعا تعداد کم خانمها برای مجلس آسیب است. اگر تعداد خانمها بیشتر بود، بیشتر میتوانستیم کار کنیم و از ابعاد و جنبههای مختلف قوانین بیشتر و جدیتری را در این زمینه داشته باشیم. ولی ما بر حسب وسع و توانمان و البته با فشار مضاعفی در طول این چهار سال کار کردیم.
دختایران: آیا پیش آمده که به خاطر عدم حضور یا مشارکت زنان طرح یا برنامهای با شکست مواجه شده باشد؟
مجلس ۲۹۰ نفر نماینده دارد. اگر قرار است طرحی تصویب بشود قاعدتا کمرنگ بودن حضور زنان در مجلس باعث میشود آراء موافق کمرنگ شود. تجربه ثابت کرده خانمها در مسایل مرتبط با حوزه خانواده و زنان دید بهتر و تخصصیتری دارند. وقتی طرحی در رابطه با بحث زنان مطرح میشود، آقایان با نگاه مردانه به آن نگاه میکنند. چه بسا یک جاهایی توجه به حقوق آقایان دارند و حقوق خانمها را در رابطه با آن موضوع نادیده میگیرند و این مسئله باعث میشود برخی از طرحها در مجلس به شکست بیانجامد.
دختایران: ممکن است چند نمونه از طرحهایی که آن زمان در رابطه با خانمها مطرح شد و نگاه مردانه به این مسایل باعث شد به ضرر خانمها رای صادر شود، یا رایی تصویب شود که در آن خانمها نادیده گرفته شوند را بیان کنید؟
یکی از موارد لایحه حمایت از خانواده بود. این لایحه بندهای متعددی دارد که در بعضی از آنها واقعا با این مشکل مواجه میشدیم. نگاه ما در آن موارد در جهت منافع زنان و حقوق زنان بود و برای آقایان در آن شرایط و در آن بند اتفاقا حقوق آقایان بیشتر مطرح بود. کاملا مشکلات خانمها هم در آن بند نادیده گرفته میشد. همین امر باعث شد تصویب لایحه حمایت از خانواده ۴ سال طول بکشد. بندهایی در کمیسیون و در صحن رای میآورد که کاملا مخالف مصالح خانمها بود. گاهی مجبور میشدیم برای برگرداندن طرح یا حذف یا اضافه کردن بندهایی از آن به رییس مجلس یا سایر جایگاهها متوسل شویم.
دختایران: روند حضور زنان را در مجلس چگونه ارزیابی میکنید؟
ما همیشه امید داریم، اما به هر حال خانمها در اقلیت هستند. به اعتقاد من در مجلس حتی یک نفر هم میتواند کارهای زیادی انجام دهد به شرطی که بداند در چه جایگاهی است و بتواند مسایل را دقیق بررسی کند و اهم و مهم را از هم تشخیص دهد. مجلس جایی است که یک نماینده هم میتواند کل مجلس را با خودش همسو کند. به این خاطر امیدواریم در مجلس نهم حداقل در حوزه زنان و خانواده اتفاقات خوبی را شاهد باشیم.
دختایران: شاخصترین مسایلی که از دور اول مجلس تا به حال به حضور زنان در مجلس مرتبط بوده و باعث شده قانونی تصویب شود یا مانع از تصویب یک قانون شود چه بوده؟
یکی از مثالهای بارز همان لایحه حمایت از خانواده است. اگر اولین نسخه لایحه را ببینید با نسخهای که در حال حاضر در مرحله شورای نگهبان هست بسیار متفاوت است. موارد دیگری هم داشتیم. یکی در قانون برنامه پنجم که حکم مفصلی را خانمهای مجلس پیشنهاد کردند و به تصویب رسید؛ بند جامعی بود، حتی خاطرم هست آقایان میگفتند شما حکمی درباره خانمهای مجلس به تصویب رساندید که معادل همه برنامه پنجم مطلب دارد. خب این در اثر تلاش خانمها بود. در بحث هدفمندکردن یارانهها هم تلاشهای زیادی داشتیم که یارانه خانوادههای بدسرپرست به خانمها داده شود و به دست مرد داده نشود. طرحهایی هم داشتیم که به تصویب نرسید. شاید علتش تعداد کم خانمها بود. یکی از آنها که پیشنهاد خود بنده هم بود تشکیل کمیسیون زنان و خانواده بود که در مجلس هشتم فوریتش به تصویب نرسید. در طرح مرخصی خانواده هم با توجه به وضعیت جمعیت در ایران و کاهش نرخ رشد این طرح را به عنوان مشوق افزایش تعداد فرزندان دادیم. البته زمان دفاع از طرح متوجه شدیم که شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد روی آن کار میکند. لذا برای پرهیز از موازی کاری از ادامه کار منصرف شدیم.
دختایران: آیا توصیه میکنید خانمها وارد این عرصه بشوند؟
حتما. من به خانمهایی که توانمندی خوبی دارند توصیه میکنم. یکی از تلاشهایی که در زمان انتخابات مجلس نهم داشتیم این بود که خانمهای توانمند را شناسایی و به احزاب و گروههایی که در انتخابات تاثیرگزارند معرفی کنیم. معتقدم حتما باید از همه استانها خانم نماینده داشته باشیم. بالاخره هر استانی اقتضائات خاص خودش را دارد. رسیدگی به مشکلات جامعه زنان نیاز به حضور نماینده خانم از هر استان دارد. ضمن اینکه خانمهای متعهد و ارزشمداری که توانمندی بالا و تجربههای خوبی در حوزههای تخصصی خود و حوزههای تخصصی متنوع دارند میتوانند در کمیسیونهای مختلف مجلس حضور داشته باشند و از جایگاه خانمها و حقوق خانمها دفاع کنند.
دختایران: برای نماینده شدن زن چه محدودیت و موانعی وجود دارد؟
نماینده شدن خانمها خیلی سخت است. همین رایآوری خودش مقولهای است. معمولا احزاب و تشکلات سیاسی استقبال زیادی از حضور خانمها نمیکنند. اگر هم استقبال میشود، در حد حداقلی و برای خالی نبودن عریضه است. خانمها اگر بنا باشد به مجلس راه پیدا کنند، حتما باید از سوی احزاب و گروهای تاثیرگذار حمایت شوند. البته بعضی خانمها به لحاظ توان در آن حدی هستند که بدون حضور در یک لیست و به صورت مستقل بیایند و رأیآوری خودشان را داشته باشند. البته تعداد این افراد زیاد نیست. در استانها و شهرستانها هم رأیآوردن کار راحتی نیست. بعضا میبینیم نمایندهها در دل روستاها و حتی سرکشی به خانهها و هیئتها و مساجد و .... این فعالیتها روحیات خاصی را میطلبد تا فرد بتواند ضمن حفظ اصول و ارزشها ارتباطات گستردهای برقرار کند.
دختایران: فکر نمیکنید این حضور ممکن است منجر به ایجاد نگاه زنانه و یا ترویج تفکرات فمینیستی شود؟
فعالیتهای ما در مجلس ما بیشتر از آنکه منحصر به ماسئل زنان باشد، مربوط به مسائل مشترک بین زنان و مردان بود. یک نماینده وقتی وارد مجلس میشود، هم نماینده خانمهاست و هم نماینده آقایان. ما پا به پای مردان در کمیسیونهای تخصصی خودمان که کمیسیون امنیت ملی بود پیش میرفتیم. یک سری فعالیتهایی را هم پایهگذاری کردیم که زن و مرد نداشت. از جمله تشکیل فراکسیون NGO ها یا تشکیل کمیته حقوق بشر مجلس که مسئولیت کمیته را بنده به عهده گرفتم. البته خانمهای نماینده باید یک فایل ویژهای در ذهنشان باز کنند و آن فعالیتهای حوزه زنان است.
دختایران: حضور زنان جز در حوزههای مربوط به زنان در کجاها مؤثر بوده است؟
حضور خانمها در حوزههای عام و مشترک هم بسیار میتواند تأثیرگذار باشد، حتی موثرتر از آقایان. به عنوان مثال حضور بنده به عنوان یک نماینده زن و رییس کمیته حقوق بشر در عرصه بینالملل بسیار قابل توجه بود. خانمها و آقایان کشورهای دیگر با ذهنیت منفی که از ایران دارند و گمان میکنند که در ایران زنان حق خروج از منزل، حق تحصیل، حق مشارکت سیاسی ندارند. اینجاست که نگاه آنها نسبت به نگاه اسلام به زن و نگاه ایران به زن فرو میریزد. این مسائل موجب میشود بفهمند یک عمر به آنها دروغ گفته شده و علاقهمند میشوند بدانند نگاه اسلام به زن چگونه است.
به هر حال حضور اجتماعی عرصه ابتلا و امتحان الهی است و این هم برای خانمهاست هم آقایان. برای رسیدن به کمال باید از میان مردم عبور کرد و بدون این سختیها نمیشود به آن کمال مطلوب رسید. این عرصه هم مانند بقیه آزمونهای الهی میتواند هم باعث رشد یا سبب سقوط شود.
دختایران: مهمترین مسئلهای که در حوزه زنان وجود دارد و مسئولین و NGO ها، فعالان حوزه زنان و سازمانهای مربوطه باید برای حل آن اقدام کنند چیست؟
ببینید مقام معظم رهبری در نشست راهبردی یک جمله کلیدی را فرمودند که باید این جمله برای همه ما سرلوحه عمل قرار گیرد. ایشان فرمودند مسئله خانواده باید اولویت درجه یک کشور باشد. لذا مسئله خانواده مهمترین مسئلهای است که باید به آن پرداخته شود و برای همه بخشهایش برنامهریزی کرد.
دختایران: برای آخرین سوال، آیا حضور اجتماعی زن با الویت قرار دادن خانواده منافات ندارد؟
حضور زنان الزاماً منافات با مسئله خانواده ندارد به شرطی که ما برنامهریزی داشته باشیم. متأسفانه در این سی سال مسئولین خوب برنامهریزی نکردند. به همین دلیل در حال حاضر آفات و آسیبهایی در سطح کل جامعه و جامعه زنان میبینیم. اگر در طول این سالها مسئولین برنامهریزی صحیحی داشتندو یک تعادلی بین حضور اجتماعی زن و خانواده ایجاد میکردند، امروز شاهد این آسیبها نبودی. علت اصلی این امر عدم برنامهریزی به دلیل حضور آقایان و نگاه مردانه آنها و حضور کمرنگ خانمها بوده است. امیدوارم با برنامهریزی صحیح مانع از ایجاد تعارض در این زمینه شویم.
دختایران: با سپاس فراوان از شما بزرگوار که به ما فرصت دادید.