سخن اخیر اوباما مبنی بر اینکه «در فرآیند همکاری با تهران ارتباط تنگاتنگی با اسرائیل خواهیم داشت،» این سؤال همیشگی را به ذهن متبادر میکند که آیا مذاکره و رابطه با آمریکا با اصول و مبانی ناب انقلاب اسلامی قابل جمع است یا خیر؟
سؤالی که تا پاسخ به آن داده نشود، گام برداشتن در مسیر مبهم مذاکره با آمریکا را زیر سؤال برده و دست کم آن را برای ما بسیار پر هزینه میکند و اساساً سؤال دومی را در ذهن پدید میآورد که آیا در شرایط کنونی مذاکره، منافع ملت ایران را تأمین میکند و یا خدمتی است به منافع دولت آمریکا در منطقه و جهان.
در نوشتار قبل این موضوع بحث شد که آیا رابطه با آمریکا مطرح بودن جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماد مقاومت نزد ملتهای ستمدیده را زیر سؤال نخواهد بود؟ مگر نه اینکه ملت مظلوم فلسطین، بحرین و جبهه مقاومت اسلامی امروز چشم به جمهوری اسلامی ایران دارند.
حالا که مکالمه رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر روحانی با اوباما صورت گرفته، شاهد هستیم رسانههای غربی سعی در بهرهبرداری از آن به نفع خود داشتهاند تا جایی که اعلام کردند که درخواست صحبت تلفنی از سوی رئیس جمهور ایران بوده است و از طرفی رئیس کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا در نشریه فارین افرز مینویسد: «تحریم روحانی را وادار به تماس کرد و فشارها باید تا توقف کامل فعالیت هستهای افزایش یابد.»
از طرف دیگر اپوزیسیون خارج از کشور در فضای مجازی به طرح این موضوع میپردازد که دوره پسا انقلاب شروع شده و وقت آن است که شعار مرگ بر آمریکا حذف شود!
در شرایط حاضر لازم است دولتمردان و رئیس جمهور محترم این نکته را مدنظر داشته باشد که اگر ایران اسلامی به اقتدار این چنین در صحنه بین الملل دست یافته، این اقتدار و صلابت که آمریکا را مترصد مذاکره با ایران کرده نتیجه بیش از 30 سال مقاومت ملت ایران و حاصل حقانیت خون شهدا و رنج جانبازان و خانوادههای محترم شهداست.
حال در شرایط حاضر اوباما در معرض یک آزمون بزرگ نزد ملت ایران قرار دارد و امروز نوبت آمریکا برای تنش زدایی و اعتمادسازی نزد افکار عمومی ملت بزرگ ایران است.
به نظر میآید بهتر است دولتمردان و دیپلماتهای ما در موضوع مذاکره با آمریکا این نکته را مدنظر داشته باشند که برای گام بعدی پیش شرطهایی لازم است.
1- احترام دولتمردان آمریکا به ملت ایران و محفوظ دانستن حق توسعه برای ایران اسلامی و به رسمیت شناختن حق هستهای ملت ایران در راستای فناوری صلحآمیز هستهای
2- عدم به کار بردن زبان تهدید و تحریم و فشار علیه ملت ایران توسط مقامات آمریکایی و لغو تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران
رفع فشارها علیه ملتهای مظلوم مسلمان منطقه از جمله مردم مظلوم فلسطین، بحرین، سوریه نیز موضوعی است که میبایست برای جمهوری اسلامی ایران موضوعیت داشته باشد.
البته بررسی ساختار قدرت در آمریکا نشان داده است که رئیس جمهور آمریکا استقلال در عمل و گفتار برای تصمیمگیری خلاف آنچه که اتاقهای فکر صهیونیستی و کانونهای تصمیمساز در زمینه سیاست خارجی نسخه میکنند را نخواهد داشت. موسساتی چون بروکینگز و شورای روابط خارجی آمریکا و فشار صهیونیسم بین الملل و قدرتهای سرمایهدار که بر سیاستهای آمریکا چنگ انداختهاند اجازه عملی کردن شعار تغییر را به اوباما نخواهند داد.
لذا بعید به نظر میرسد این لبخند دیپلماتیک از سوی اوباما منجر به گامهای عملی در جهت احترام به حقوق ملت ایران شود.
نویسنده: زهره الهیان
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی